هستی بهترین هدیه هستی

امسال هستی جون و مامان هدی با همکاری هم شب تولد بابا مسعود رو جشن گرفتن ، من و دختر گلم از چند روز قبل تدارک جشن تولد بابا رو دیده بودیم ... امسال هستی جون و مامان هدی با همکاری هم شب تولد بابا مسعود رو جشن گرفتن ، من و دختر گلم از چند روز قبل تدارک جشن تولد بابا رو دیده بودیم .هدیه هامون رو هم خریده بودیم فقط مونده بود کیک تولد که بعد از ظهر در راه برگشت از اداره رفتیم قنادی و هستی جون یه کیک کوچولوی خوشگل رو انتخاب کرد و روش نوشتن ((بابا مسعود تولدت مبارک)) خریدیم و بدو بدو به سمت خونه ... قرار بود من اتاق رو آماده کنم و هستی جون هم به بابا نگه تا غافلگیر بشه . با عجله اومدیم خونه تا در برو باز کردیم بابا مسعود هم از راه رسید و ...

من و بابا مسعود دختر گلم هستی جون رو تا حالا به باغ وحش نبرده بودیم آخه کوچولو بود و محیط باغ وحش یه کم آلوده ، اما حالا دیگه یه کم بزرگتر شده و خودش ... من و بابا مسعود دختر گلم هستی جون رو تا حالا به باغ وحش نبرده بودیم آخه کوچولو بود و محیط باغ وحش یه کم آلوده ، اما حالا دیگه یه کم بزرگتر شده و خودش خیلی دوست داشت بره و از نزدیک حیوونا رو ببینه ، ما هم با خاله سوسن (دوست مامان) برنامه ریزی کردیم و یه جمعه رو از صبح همگی (هستی جون و پرنیا جون و مامان بابا ها ) آماده و سر حال رفتیم باغ وحش جاتون خالی ...   ...

عید غدیر امسال پنج شنبه دوم آبان بود ، جاتون خالی رفتیم مشهد ، آخه مامان هدی  هستی جون سید هست و این روز بابایی خونشون مهمونی دارن . عید غدیر امسال پنج شنبه دوم آبان بود ، جاتون خالی رفتیم مشهد ، آخه مامان هدی  هستی جون سید هست و این روز بابایی خونشون مهمونی دارن فامیل هم مثل همیشه برای دیدن بابایی و عرض تبریک میان خونشون ، ما هم برای عرض تبریک خونه چند تا بزرگترای فامیل میریم به خصوص دیدن عموجون های مامان هدی،خلاصه از صبح تا آخر شب بیابرو داریم و حسابی مشغولیم و خوش می گذره. هستی جون عزیز گلم دیگه می دونه بریم مشهد حسابی سرش شلوغ می شه و مهمون بازی و خوشحالی، از صبح اول وقت آماده شد و همراه ما... جاتون خالی. جمعه...

  امسال تابستون به دلیل حجم زیاد عروسی ها و درس مامان هدی مسافرتی  غیر از مشهد نرفتیم ، مهر ماه بالاخره همه کارها به خیر و خوشی تمام شده بود و برای رفع خستگی ها یه سفر کوتاه سه نفره واقعا" لازم بود . پس مسافرت سه روزه نمک آبرود رو برنامه ریزی کردیم و ... امسال تابستون به دلیل حجم زیاد عروسی ها و درس مامان هدی مسافرتی  غیر از مشهد نرفتیم ، مهر ماه بالاخره همه کارها به خیر و خوشی تمام شده بود . برای رفع خستگی ها یه سفر کوتاه سه نفره واقعا" لازم بود . پس مسافرت سه روزه نمک آبرود رو برنامه ریزی کردیم و ... یه چهارشنبه حرکت به سمت شمال، مقصد نمک آبرود . در مسیر راه ، برای صبحانه یه توقف کوتاه در هتل گچسر پارسیان داشتیم و بقیه...

دریاچه خلیج فارس یک پارک تازه افتتاح شده در غرب تهران است دریاچه مصنوعی با محیطی برای قایقرانی و فضاهای سبز و بازی کودکان و در مجموع فضای خوبی برای تفریح خانوادگی ... دریاچه خلیج فارس یک پارک تازه افتتاح شده در غرب تهران است . یک دریاچه مصنوعی با محیطی برای قایقرانی و فضاهای سبز و بازی کودکان و در مجموع فضای خوبی برای تفریح خانوادگی که جاتون خالی ما هم یه سری بهش زدیم . هستی جون هم از فرصت استفاده کرد و قایقرانی و بازی با تاب و سرسره و ... حسابی خوش گذشت جاتون خالی. ...

آخر شهریور بعد از اعلام نتایج دانشگاه ها ، خبر قبولی خاله حوریه جون  در رشته مهندسی شهرسازی ... آخر شهریور بعد از اعلام نتایج دانشگاه ها ، خبر قبولی خاله حوریه جون در رشته مهندسی شهرسازی دانشگاه مشهد بسیار باعث خوشحالی خاله حوریه و خانواده شد و این بهانه ای شد برای دور هم جمع شدن و خراب شدن سر بابایی بنده خدا که باید به ما شیرینی حسابی بدین و ... جاتون خالی همگی یه شب شام رفتیم شاندیز شام شیشلیک و کیک و ... البته همه به خاله حوریه جون هدیه قبولی هم دادیم . خاتون خالی خیلی خیلی خوش گذشت .   ...

26 شهریور (روز تولد امام رضا (ع ))جشن عروسی عمو جون منصور و زن عمو جون سمیه بود . 26 شهریور (روز تولد امام رضا (ع ))جشن عروسی عمو جون منصور و زن عمو جون سمیه بود . هستی جون با همه آمادگی (کلی تمرین و ...) در این جشن عروسی شرکت کرد و کلی یکه تازی کرد ، با توجه به اینکه هستی گل من تنها نوه خونواده بابامسعود هست و یه دونه عمو هم بیشتر نداره کلی تو این مراسم تحویلش گرفتیم و همه جا صدر مجلش حضور داشت . هدیه بده ، شاباش بگیره ... به همراه آراد جون و آلینا جون و پرنیا خیلی بهش خوش گذشت جاتون خالی مراسم خیلی خوبی بود به ما هم خیلی خوش گذشت . ...

روز26شهریور تولد امام رضا (ع) ، مصادف شده بود با جشن عروسی عمو جون منصور و زن عمو جون که البته روز قبلش 25 شهریور هم زمان بود با ... روز26شهریور تولد امام رضا (ع) ، مصادف شده بود با جشن عروسی عمو جون منصور و زن عمو جون که البته روز قبلش 25 شهریور هم زمان بود با روز دفاع از پایان نامه مامان هدی ، و باز هم به خاطر راه دور و کمک در تدارکات مراسم عروسی عمو جون هستی جون و بابا مسعود دو روز زودتر رفتن مشهد و مامان هدی صبح دوشنبه 25 شهریور ساعت 11 به لطف خدا از پایان نامه خود دفاع کرد و بالاخره بعد از چند ماه سختی و تلاش نمره خوب 17.5 از 18 رو گرفت ، یه نفس راحت و بدو بدو به سمت فرودگاه برای رسیدن به مشهد که بتونه فردا 26 شهریور در جشن عروسی ...

جمعه اول شهریور جشن عروسی خاله جون ندا و عمو عباس بود ، هستی جون که از 10 روز پیش مشهد خونه مامانی بود و درگیر تدارکات مراسم ... جمعه اول شهریور جشن عروسی خاله جون ندا و عمو عباس بود ، خوش به حال هستی جون که از 10 روز پیش مشهد خونه مامانی بود و درگیر تدارکات مراسم ، ولی من و بابامسعود طی این مدت یک بار آخر هفته رفتیم و برگشتیم تا بالاخره سه روز قبل از جشن رفتیم تا کمی کمک مامانی و خاله ندا کنیم و آماده مراسم عروسی بشیم . اخر هفته جهاز خاله ندا روز بردیم خونشون تا بچینیم و یکی یکی کارهای دیگه رو انجام دادیم تا شب مراسم ... جاتون واقعا" خالی خیلی مراسم خوب و مفصلی بود به همه خیلی خوش گذشت ... انشاا... همه جوون ها و خاله جون ندا و عمو عب...